…
.: مصاحبه با مرتضی پاشایی پس از انتشار آلبوم “یکی هست” :.
شاید هم او درست میگوید. نمیشود با قاطعیت گفت صحبتهایش درست یا غلط است. ولی در کل ماجرای بازار موسیقی پاپ رفته رفته به جریانهای جالب و قابل توجهی رسیده. هیچکس جرات خرق عادتهای بزرگ ندارد و همه سعی میکنند از فضاهای موجود و تثبیت شده، ورود کنند. هیچکس قدرت آن ریسک بزرگ را ندارد که جریان ساز شود. ترس از شکست، نبود ابزارهای مناسب تبلیغاتی و بد سلیقه بار آمدن مخاطب موسیقی شاید عمده دلایلی باشد که مخاطبان، عمدتا در برابر اتفاقهای جدید و نو، واکنش آن چنانیای نشان ندهند. حالا این وسط یک «شهرام شکوهی»ای هم میآید و با یک خرق عادت، همه بازار را به سلطه خودش در میآورد. به هر حال استثناها در همه زمینهها هستند و خواهند بود. «مرتضی پاشایی» هم دلایل خودش را دارد به هر حال.
- آلبومت بالاخره منتشر شده و قطعا واکنشهایی هم در مورد تو در این مدت بوده. بازخوردهای آلبوم همانی بوده که فکرش را میکردی؟
تا حدودی بله. عدهای هم که همیشه در حال انتقاد هستند و در مورد بهترین آثار هم نظر منفی دارند.
- نقد شدن را دوست نداری؟
اتفاقا من بسیار آدم انتقاد پذیری هستم هیچوقت از نقد شدن واهمهای نداشتم.
- پس اگر این طور است دوست دارم جوابم را بدهی. از تو به عنوان جدیدترین نسخه از موج «شادمهر ایسم» در ایران یاد میشود. این برچسب اذیتات نمیکند؟
ببین موسیقی آن خوانندهای که اسمش را بردی قطعا در کار بسیاری از هنرمندانی که حتی جنس صدایشان شبیه شادمهر هم نبوده تاثیر زیادی داشته و دارد. این را من چند باری در گفتگوهای دیگر هم گفتهام و نمیدانم چرا تا این حد این مسئله در بین دوستان روزنامه نگار حساس شده. کلا تاثیر گذاری موسیقی شادمهر بر کلیت موسیقی ایران را نمیشود کتمان کرد.
- ولی این دلیل نمیشود وقتی یک سبک و نوع خوانش طرفدار پیدا میکند، خوانندهها هم بروند و از آن پیروی کنند و سعی کنند مخاطبان نسخه اصلی این سبک را به سمت خودشان بیاورند.
خیلیها بودند که به شادمهر نزدیک و نزدیکتر شدند و حتی مقلد او لقب گرفتند و دستهای هم بودند که از این نوع موسیقی تاثیر پذیری داشتند و سراغ سبک و سیاق خودشان رفتند. ولی من از آن دستهای بودم که قطعا تاثیر پذیری از این سبک داشتهام و شادمهر حضوری پررنگ در ناخودآگاه ذهن من داشته. ولی خوب از یک جا به بعد استایل و سبک خودم را بالاخره پیدا کردم و دیگر از این فضا فاصله گرفتم.
- من منظورم این است که اگر این سبک مخاطب دارد، نسخه اصلی هم دارد. چه دلیلی دارد پیروان این سبک بیایند این وسط؟
حرفت درست است ولی این مخاطب است که انتخاب میکند. تو نمیتوانی به کسی بگویی چیزی را که تو دوست داری خوب نیست.
- جالب اینجاست که هواداران محسن یگانه هم به تو انگ تقلید از این خواننده را میزنند! کسی که خودش…
طبعیتا آثار محسن را دوست دارم. به هر حال قطعا آنها قابلیتهایی را داشتهاند که حالا مردم دوستشان دارند.
- ادامه روند کاری تو قرار است در چه مسیری باشد؟ تو راه خودت را ادامه میدهی و دنبال مهر و امضایی یا نه این تاثیر پذیری همین طور دنباله دار خواهد بود؟
همیشه به این فکر میکنم که آثارم جوری باشد که حتی کسانی که کلامام را نمیفهمند و هر جای دنیا زندگی میکنند بتوانند با موسیقی من ارتباط برقرار کنند. یا بهتر است اینگونه بگویم که دوست دارم با زبان موسیقیام با همه ارتباط برقرار کنم. من اصلا دنبال این نیستم که از اعتبار کسی استفاده کنم. کارهایم را به سبکی که دوست دارم تولید میکنم و منتشر میکنم. من راه زیادی هنوز پیش رو دارم. از الان نمیتوانم درباره آینده صحبت کنم. خیلی چیزها باید مشخص شوند تا من بتوانم تصمیمام را بگیرم.
- «هویت» به حلقه گمشده هنرمندان جوان در بازار موسیقی کشور تبدیل شده. یعنی کسی سعی نمیکند چیزی خلق کند و عمدتا دنبال استفاده از فضاهای دستمالی شده هستند که مردم اغلب دوستشان داشتهاند. این آرام آرام به یک بحران تبدیل نمیشود؟
تو خودت در بطن ماجرایی و قطعا از دید سرزنش این جملهها را به من نمیگویی ولی به این هم توجه کن این حلقه گمشده که تو از آن حرف میزنی، آن قدرها هم تعریف درستی ندارد.
- تعریف درست «هویت»، مهر و امضا دار بودن کارهای یک هنرمند است. مثل هویتی که شهرام شکوهی در آثارش رسیده.
خوب این هویتی که تو از آن حرف میزنی را شاید نشود به مخاطب موسیقی ربط داد. او کاری را دوست دارد که از آن لذت ببرد. بتواند با آن همذات پن اری کند و ملودیاش حال او را خوب کند. تو برای جا انداختن سبک و هویت جدید باید ابزار ش را هم داشته باشی. ما واقعا ابزار این فرهنگ سازی را داریم؟
- اگر هم نداشته باشیم من فکر نمیکنم دلیلی داشته باشد از علائق مخاطب موسیقی به یک سبک استفاده کنیم. «چون مردم از فلانی خوششان آمده ما هم مثل او بخوانیم». این رفتار زیادی یک طرفه نیست؟…
ببین مشهور شدن با محبوب شدن فرق دارد. محبوبیت و ماندگار شدن برای من خیلی مهم است و برای آن و رسیدن به آن تلاش میکنم. اجازه بدهید در این مورد که تو میگویی هم مردم اظهار نظر کنند نه من.
- برنامهای برای شروع اجراهای زندهات داری؟
قرار است آبان در تهران روی سن برویم ولی خودم همیشه در برابر این سوال لفظ «اوایل پائیز» را استفاده میکنم که اگر تاریخمان عقب و جلو شد بدقول نشده باشم. «پیمان عیسیزاده» هم ارکستر من را رهبری خواهد کرد.
- اجرای زنده تو خیلی چیزها را میتواند ثابت کند. قبول داری؟
حتما همین طور است. امیدوارم بتوانم با یک اجرای خوب، همه مجهولات را از بین ببریم.